بازاندیشی انتقادی جریان‌شناسی ادبیات معاصر ایران

نقد و تحلیل کاربست مکتب‌های ادبی

این کتاب، به نقد و تحلیل آثاری که به جریان‌شناسیِ ادبیات معاصر پرداخته‌اند اختصاص دارد. مواجهة دیالکتیکی با سنتِ ادبی در ایران، تحولات گسترده‌ای را در ادبیات معاصر شکل داده است. ادبیاتی که سنتزی از این مواجهة دیالکتیک به‌شمار می‌رود و مسلماً تأثیراتی را نیز از برخی مکتب‌ها و نگرش‌های ادبی و هنری سایر کشورهای جهان در خود پذیرفته است. اما کاربستِ مکتب‌های ادبی غربی در شناخت تحولات ادبیات معاصر و تکیة پژوهش‌های ادبی بر این مکتب‌ها، به پاره‌پاره دیدنِ اندیشة ادبیِ معاصر منجر شده است. بدین شکل که اگر بخشی از تحولات ادبیات معاصر را تغییر نوع نگاه به انسان، طبیعت، عشق و زندگی، تلاش برای نزدیکی زبان و تصویر به حیات زندة اجتماعی، تلاش برای دستیابی به نوعی «ابهام»ِ هنری و… بدانیم، کاربستِ مکتب‌های ادبی، هر کدام از این مجموعه تغییرات را در قالبِ مکتبی جداگانه توضیح داده است.

برای مثال تلاش برای بیانِ زندگی، رئالیسم نام گرفته است، تغییر نوع نگاه به انسان. رمانتیسم و تلاش برای دستیابی به ابهام، سمبولیسم نامیده شده است.

کتابِ حاضر، خلأهای موجود در شناختِ ادبیات معاصر ایران را برجسته کرده و مسیرهای جدیدی برای نقد ادبیات معاصر پیشنهاد می‌دهد. اگر به ادبیات معاصر و تحولات آن، مکتب‌های ادبی و هنری و نقد ادبی علاقه‌مندید، این کتاب می‌تواند شما را با چشم‌اندازهای جدیدی در این حوزه‌ها آشنا کند.