قرنطینه در تاریخ علم
آدم‌ها همیشه از بیماری به‌عنوان راهی برای توجیه تعصباتشان بهره‌برداری می‌کنند. این امر در مورد بیماری‌های مقاربتی بیشتر صدق می‌کند، چون از طریق «نزدیکی جنسی» منتقل می‌شوند. در دهة 1860 سفلیس مدرکی بود دال بر گناه جنسی و در جامعة مردسالار آن روز، گناه فقط به گردن کارگران جنسی انداخته می‌شد. به‌عبارت‌دیگر، مردان-مشتریان همیشگی کارگران جنسی-«قِسِر درمی‌رفتند».
مردان «پرهیزگار» عصر ویکتوریایی معتقد بودند فقط کارگران جنسی این بیماری را سرایت می‌دهند-یا دستِ‌کم کنترل کامل جسمشان جلوی گسترش و انتشار آن را می‌گیرد که هر دو یک معنا را می‌رساند-و در همان زمان، چند قانون به نام قوانین بیماری‌های مُسری برای کنترل جسم کارگران جنسی وضع شد. بر اساس این قوانین، پلیس می‌توانست هر زنی را که مشکوک به اشتغال به‌عنوان کارگر جنسی بود، دستگیر کند و تحت معاینة پزشکی اجباری قرار دهد تا معلوم شود آیا نشانه‌های سفلیس را دارد یا نه.
کمی مکث کرده و چنان وضعیتی را تجسم کنید. تجسم کنید در دورانی زندگی می‌کنید که شما را از خیابان می‌ربایند و به‌اجبار برای معاینه می‌برند و با ابزار پزشکی به جانتان می‌افتند که دستِ‌کمی از تجاوز ندارد و بعد به 9 ماه حبس محکومتان می‌کنند، چون ممکن است سفلیس داشته باشید.
تعجب می‌کنید؟ بله، این قانون به‌دلیل دشواری شناسایی کارگران جنسی، زندگی همة زن‌ها را تهدید می‌کرد.
خندیدن به عقاید «احمقانة» انسان‌های عصر ویکتوریایی ایرادی ندارد، اما آیا ما هم این روزها رویه‌ای مشابه را در پیش نگرفته‌ایم؟

نويسنده/نويسندگان

مترجم

شابک

سال انتشار

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “پایان همه‌گیری: دروغی برای تمامی اعصار”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پرسش و پاسخ از مشتریان

هیچ پرسش و پاسخی وجود ندارد ! اولین نفری باشید که درباره این محصول میپرسید!

موقع دریافت جواب مرا با خبر کن !
در حال بارگذاری ...
elit. ut Donec pulvinar libero odio suscipit