بررسی نسبت اسلام و دولت مدرن و به طور کلی، مسئله حکمرانی در ادبیات الهیاتی اسلام، از دیرباز تاکنون موضوع نظریهپردازیهای مختلفی بوده است. یکی از مهمترین نظریاتی که در این زمینه ارایه شده، «انگاره دولت مدرن» است که توسط پروفسور وائلبنحلّاق در روزگار معاصر مطرح شده است؛ حلّاق قائل به تعارض هر خوانشی از دولت مدرن با هر برداشتی از اسلام است. از نظر وی، نظام اخلاقی دولت مدرن، با نظام اخلاقی و هنجاری حکمرانی اسلامی در تعارض کامل است.
در این کتاب تلاش شده است با طرح جامع و کامل انگاره حلّاق و بررسی و تدقیق در مبانی نظری دیدگاه وی درخصوص نسبت دولت مدرن و اسلام، به ارایه توصیفی نظرات وی بسنده نشود و با تحلیل انتقادی نظریه فوق و به چالش کشیدن نظرات وی و نیز طرح و بررسی نظرات سایر اندیشهورزان این عرصه، به امکان ارایه پاسخی متفاوت به پرسش فوق (نسبت دولت مدرن و اسلام) پرداخته شود. در این اثر، نویسنده ضمن به چالش کشیدن دولت هابزیاشمیتی بهعنوان تنها الگوی دولت مدرن، سعی نموده است با طرح دیدگاههای رقیب و نشان دادن خلط مفهومی و خوانش کم و بیش یکجانبه حلّاق از موضوع فوق، رهیافت خود نسبت به مسئله نسبت دولت مدرن و اسلام را فراروی مخاطبان قرار دهد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.