به نظر میرسد در عصری به سر میبریم که در آن اخبار قانونشکنیها روند فزایندهای به خود گرفته است. البته این مساله با مشاهده چند آمار ساده به راحتی قابل تأیید است. آیا عقلانیت رفتاری، انسان اقتصادی را وادار میکند که در قانونشکنی منفعت خود را مطالبه کند؟ آیا این جوامع هستند که با پاداش دادن به فرصتطلبیها، بذر بیاعتمادی میکارند و آن را پرورش میدهند تا به اذهان اینگونه القا نمایند که «اگر صداقت پیشه نمایی کلاهت پس معرکه است»؟ آیا میتوان تصور کرد که در چنین مسیری ناگزیر هر کس محدودة اعتمادش تنگتر شود و در درون حفاظهایی که به دور خود ساخته است، محصور گردد بدون آنکه بتواند حتی گامی در جهت همان عقلانیت رفتاری بردارد؟ آیا زمان آن نرسیده است که در ادبیات رفتار عقلانی، عمل اخلاقی جایگاهی داشته باشد؟ اگر چنین پرسشی پذیرفتنی است، جایگاه آن در این ادبیات کجاست؟ مقیاس اندازهگیری آن چیست؟ و مسیر بازگشت به سوی آن چیست؟
اینها پرسشهایی است که تلاش شده است در این کتاب به آن پرداخته شود و در حد بضاعت به آن پاسخ داده شود. در این مسیر بازخوانی اندیشة حکیمانة سقراط پس از 2400 سال که معتقد بود «دستیابی به سعادت فردی و اجتماعی از مسیر عمل اخلاقی میگذرد» به شیوة ادبیات امروز، واژة «سرمایة اجتماعی» را مترادف «عمل اخلاقی» یافت و «توسعه» را مترادف «سعادت فردی و اجتماعی». از اینرو پرداختن به مفهوم سرمایة اجتماعی و نقش آن در فرآیند توسعه، هستة اصلی کتاب پیشرو است و سایر موضوعات حول آن شکل گرفته است. این کتاب، نخست ـ در بخش اول ـ بیان ساده شدهای از مفهوم و کارکرد اقتصادی سرمایة اجتماعی را همراه با مثالها و شواهدی از ایران به دست میدهد به گونهای که خوانندة غیر متخصص نیز با مفهوم و اهمیت این پدیدة اجتماعی به طور کلی و نارساییهای آن در ایران آشنا میشود. سپس ـ در بخش دوم ـ مبانی، اجزا، پیامدها و نظریههای مربوط به سرمایة اجتماعی مورد وارسی قرار میگیرد و در تلاش برای تدوین چارچوبی تحلیلی برای تبیین نقش و کارکرد سرمایة اجتماعی در فرآیندهای اقتصادی، به تلفیق نظریههای اقتصادی و جامعهشناسی دست مییازد. سرانجام ـ در بخش سوم ـ مؤلفهها و موانع سرمایة اجتماعی در ایران از نگاهی تحلیلی بررسی شده و سپس این چارچوب تحلیلی با واقعیات آماری جامعة ایران به دست آزمون سپرده میشود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.